قی می کنم تمام مرا توی دفترم
می خواهم از تمام تو بالا بیاورم
امروز بچه های محل گفته اند از
دیوانه ای که زنده شده باز در سرم
من پسر بدی ست که هی گریه می شود
خیس است مثل بچه گی ام باز بسترم!
من پسر بدی ست[پدر داد می زند]
هی زور می زند وسط شعر مادرم
[هی زور می زند] که دوباره بزایدم
یک پسر قشنگ که از حال بهترم
□□□
زل می زنم به آینه عکسی دروغ تر
هی جیغ می کشم به من خنده آورم
مثل عقاب خسته از اوج ریخته
از ارتفاع مضحک هیچُم نمی پرم
حالا شبیه کوکب همسایه می شوم
هر روز عصر در صفِ نان داغ می خرم
هر شب کنار نعش خودم خواب می روم
در گیجی عبوس خودم غلت می خورم
در "صیغه"ی جدید خودش "صرف" می شود
شبها میان خیسی یک عشق بسترم
دارد کنارِ این تلفن/ قطع می شود
یک تیغ نصفه... لرزش دستان لاغرم...
از پشت گوشی تلفن زور می زند
مادر ولم نکرده در این بیت آخرم
□□□
دنیا می آورد وسط هیچ های خود
یک سایه مچاله ی ترسو که در سرم....
42531 بازدید
1 بازدید امروز
39 بازدید دیروز
101 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian