×
We use cookies to ensure you get the best experience on our website. Ok, thanks Learn more

gegli

یادداشتهای یک دیوانه

× باران که بیاید از دست چترها کاری ساخته نیست ما اتفاقی هستیم که افتاده ایم.چه فرقی میکند عاشق شده ام
×

آدرس وبلاگ من

masih58.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/masih58

قی می کنم

قی می کنم تمام مرا توی دفترم

 

می خواهم از تمام تو بالا بیاورم

 

امروز بچه های محل گفته اند از

 

دیوانه ای که زنده شده باز در سرم

 

من پسر بدی ست که هی گریه می شود

 

خیس است مثل بچه گی ام باز بسترم!

 

من پسر بدی ست[پدر داد می زند]

 

هی زور می زند وسط شعر مادرم

 

[هی زور می زند] که دوباره بزایدم

 

یک پسر قشنگ که از حال بهترم

□□□

 

زل می زنم به آینه عکسی دروغ تر

 

هی جیغ می کشم به من خنده آورم

 

مثل عقاب خسته از اوج ریخته

 

از ارتفاع مضحک هیچُم نمی پرم

 

حالا شبیه کوکب همسایه می شوم

 

هر روز عصر در صفِ نان داغ می خرم

 

هر شب کنار نعش خودم خواب می روم

 

در گیجی عبوس خودم غلت می خورم

 

در "صیغه"ی جدید خودش "صرف" می شود

 

شبها میان خیسی یک عشق بسترم 

دارد کنارِ این تلفن/ قطع می شود

 

یک تیغ نصفه... لرزش دستان لاغرم...

 

از پشت گوشی تلفن زور می زند

 

مادر ولم نکرده در این بیت آخرم

□□□

 

دنیا می آورد وسط هیچ های خود

 

یک سایه مچاله ی ترسو  که در سرم....

 

پنجشنبه 24 آبان 1386 - 12:48:40 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


کلاغ


خسته ام!


با نان تن داغ تو صبحانه بسازم


صدای هلهله ی بت پرست می آمد


بیار تیغ


گویا دوباره بوی غربت دارد اینجا


دور گناه حلقه زدیم


او هم رفت


افسوس آدمند بلی !! خاک بر سرم


استدلال


نمایش سایر مطالب قبلی

پیوند های وبلاگ

آمار وبلاگ

43019 بازدید

50 بازدید امروز

4 بازدید دیروز

71 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements